۵ اصل بنیادین گرایش به برندها بر پایه نظریه انتخاب ویلیام گلاسر

نتیجه ی برندسازی خلق تجربه‌ای ماندگار و معنادار در ذهن و قلب مخاطبین است.

اگر انسان‌ها بر پایه نیازهای روانی خود تصمیم می‌گیرند—ویلیام گلاسر در نظریه انتخاب بیان می‌کند—پس برندها نیز باید پاسخی هوشمندانه و انسانی به این نیازها باشد.

در این نوشتار، پنج اصل اساسی گرایش به برندها را بر مبنای پنج نیاز بنیادین انسان از نگاه گلاسر تبیین می‌کنیم:

۱. برند به مثابه امنیت: پاسخ به نیاز بقا

اولین وظیفه هر برند ایجاد احساس اطمینان و اعتماد است. . مشتری باید حس کند که محصول یا خدمتی که دریافت می کند، سالم، بی‌خطر، قانونی و قابل اتکاست و خدمات پس از فروش، پشتیبانی و پاسخ‌گویی مشخص دارد.

۲. برند به مثابه رابطه: پاسخ به نیاز عشق و تعلق

مردم به برندهایی وفادار می‌مانند که با آن‌ها رابطه انسانی و احساسی برقرار کرده‌اند.  برند نباید فقط فروشنده باشد، بلکه باید رفیق باشد.
برندها باید بتوانند جامعه‌ای بسازند که مخاطب احساس کند به آنجا تعلق دارد. ( از باشگاه مشتریان گرفته تا تعاملات انسانی در شبکه‌های اجتماعی)

۳. برند به مثابه اعتبار: پاسخ به نیاز قدرت

انسان‌ها به برندهایی گرایش دارند که به آن‌ها احساس ارزشمندی و برتری می‌دهند.  برند باید مخاطب را بالا بکشد، نه پایین.
وقتی یک مشتری با افتخار از برند شما یاد می‌کند یا محصول شما را نشانه‌ای از جایگاه خود می‌داند، مثل پوشیدن برند لوکس یا کار با ابزار دقیق صنعتی،  یعنی برند شما نیاز به قدرت او را ارضا کرده‌ است.

۴. برند به مثابه آزادی: پاسخ به نیاز استقلال و انتخاب

برندهایی که گزینه، انعطاف و اختیار به مشتری می‌دهند، محبوب‌تر می‌شوند. انسان ذاتاً از اجبار بیزار است.
امکان شخصی‌سازی محصول، مشاوره غیرتحمیلی، انتخاب در نحوه پرداخت یا حمل، همه مصداق‌هایی از احترام برند به نیاز به آزادی مشتریان است.

۵. برند به مثابه بازی: پاسخ به نیاز تفریح و لذت

هیچکس برند خشک و جدی را به یاد نمی‌سپارد. یادگیری، سرگرمی و حس خوب تجربه، برند را به حافظه بلندمدت منتقل می‌کند.
برندهایی که از طنز، بازی‌وارسازی (Gamification)، طراحی جذاب، تجربه کاربری خوشایند و تعامل سرگرم‌کننده استفاده می‌کنند، بهتر در ذهن مشتریان می‌مانند.

در پایان اشاره به این نکته لازم است که برند موفق، برندی‌ست که انسان را درک کند، نه فقط بازار را.

در دنیایی که مخاطبان به دنبال معنا، رابطه، اختیار و لذت هستند، برندی برنده است که با زبان نیازهای روانی انسان‌ها با آن‌ها گفت‌وگو نماید.