ده درس بازاریابی که می توان از ماهیگیری آموخت

بازاریابی در همه ی پدیده های اطراف ما جاری است و در غالب اتفاقات زندگی ما جربان دارد. اگر کمی دقیق تر و با عینک درس آموزی به پدیده های اطراف بنگریم، درس های بسیار زیادی را می توانیم در زمینه ی بازاریابی از جریانات اطراف خود بیاموزیم. در این مقاله قصد دارم در خصوص ده درس بازاریابی که از ماهیگیری می‌گیریم چند سطری بنگارم.

1.اگر قلاب را به آب نینداخته باشید نمی توانید ماهی بگیرید.

ماهی ها خودشان به داخل قایق نمی پرند. باید قلاب را به آب بیندازید.

 مشاغلی که طرز تفکرشان این است: «تو بساز،مشتری ها خودشان خواهند آمد» هرگز به موفقیت نمی رسند.

2. هرچه قلاب های بیشتری در آب انداخته باشید، ماهی های بیشتری خواهید گرفت.

برای اینکه سهم بیشتری از بازار را در دست بگیرید باید ارتباطات و تبلیغات خود را توسعه دهید تا مشتریان بالقوه ای که در بازار هستند و از کسب و کار شما مطلع نیستند را به مشتریان بالفعل تبدیل نمایید.

3. هرچه طعمه بزرگتر باشد، ماهی نیز بزرگتر است.

نمی توانید با یک کرم یک نهنگ صید کنید. اگر می خواهید ماهی بزرگتری بگیرید، آنچه برای جلب و صید آن ماهی ضروری است در نظر بگیرید.

برای ایجاد ارتباط با مشتریانی که می توانند حجم خرید زیادی از شما داشته باشند، باید هزینه کنید و حتی گاهی باید به آن ها باج دهید.

4. اگر ندانید ماهی ها کجا هستند، هیچ صیدی نخواهید کرد. 

باید به دنبال ماهی بگردید. صبر نکنید آنها بیایند. آنها ممکن است هیچ وقت نیایند.

 هر روز به دنبال مشتری جدید بگردید و در بازارهایی که مخاطبین زیادی در آن جا ندارید، تور پهن نکنید.

5. اگر با طعمه اشتباهی ماهیگیری کنید، هیچ صیدی نخواهید کرد.

ماهی ها ممکن است درست آن پایین باشند. همانجا که قلاب ماهیگیری را انداخته اید. اما اگر آنچه به عنوان طعمه نشان می دهید را دوست نداشته باشند، نمی توانید آنها را صید کنید.

آنچه برای مشتریان شما ارزشمند است بشناسید و این ارزش ها را به آنها ارایه بدهید.

6. این ماهی است که مشخص می کند کی به قلاب خواهد افتاد. نمی توانید او را مجبور کنید.

هرگز نا امید نشوید. بعضی روزها هر کاری هم که بکنید، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود. وسایل خود را جمع کنید، برگردید خانه و دوباره شروع کنید. فردا روز دیگری است.

7. می توانید ماهی های کوچک را در آب بریزید تا ماهی های بزرگتر جمع شوند. 

در این کار تکه هایی از طعمه را به صورت پراکنده در سطح آب پخش می کنید. با این روش، ماهی های بیشتری را جلب می کنید؛

گاهی بگذارید رقبای کوچکتر هم از کنار شما به نان و نوایی برسند. اشکالی ندارد. شما مشتری ایده آل خود را هدف قرار دهید و از این طریق کنترل سرنوشت تجارت خود را به دست بگیرید. برای جلب آنها بهترین شرایط را در کسب و کار خود ایجاد کنید.

8. دیدن ماهی ها به این معنی نیست که می توانید آنها را بگیرید.

می دانید آنها آنجا هستند. می توانید آنها را ببینید. اما تا زمانی که دست به عمل نزنید، چیزی نصیبتان نمی شود. آنچه که برای جلب و گرفتن آنها لازم است را دریابید.

9. می توانید از آخرین و گران ترین تکنولوژی استفاده کنید، یا اینکه نخی را به یک تکه چوب ببندید و از ذرت به جای طعمه استفاده کنید. انتخاب با شماست.

رویکرد ساده ممکن است زیاد پیشرفته نباشد، اما لزوما موفقیت آن کمتر نیست. آنچه برای کارتان مؤثر است پیدا کرده و آن را اعمال کنید.

10. می توانید در یک رودخانه باریک ماهی بزرگی صید کنید.

ماهی های بزرگ همیشه دور از دسترس نیستند. گاهی نزدیک تر از آن چیزی هستند که فکر می کنید. اگر کار خود را انجام دهید و بدانید چگونه ماهی بزرگ را جلب کنید، فارغ از اینکه این ماهی ها کجا هستند، از نتایج کار شگفت زده خواهید شد.

گاهی مشتریان ارزشمندی را در یک مذاکره ی معمولی یا حتی یک دیدار ساده می توانید ایجاد کنید.

بازاریابی خوبی داشته باشید. قایق خود را رو به امواج قرار دهید و قلاب خود را درون آب بیندازید. با اراده و کار سخت، ماهی که می خواهید صید کنید را به قلاب خواهید انداخت.

پاورقی:

در نگارش این مقاله از مطالب آقای Matt Laddin  الهام گرفته شده است.